
لهوف منظوم، یا مقتل موسوم به «معراج المحبۀ» از تألیفات مرحوم حجۀ الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی حائری محلاتی، فرزند برومند آیت الله شیخ عبدالحسین شیخ العراقین طهرانی یکی از علمای عهد ناصری است که حدود یک قرن و نیم پیش، لهوف را به نظم در آورده است.
این اقدام او در اثر رؤیایی بوده که پدر بزرگوارش را در عالم خواب میبیند و از وضع آخرت میپرسد. پدرش او را به مدح و وصف آل محمد (ص) توصیه میکند و مقامات مداحان و شاعران اهل بیت (ع) را میستاید...
او با اینکه تا آن وقت شعری نگفته بود، پس از این رؤیا به شوق شعر سرودن میافتد تا این که کتاب «لهوف» سید بن طاووس را -که یکی از مقاتل معتبره است- محور کار خود قرار میدهد و حدود دو هزار و اندی بیت به رشته نظم در میآورد و آن را به نام پل ارتباط و نردبان ترقی و صعود به محبت اهل بیت (ع) به نام «معراج المحبه» موسوم مینماید.
این کتاب، مورد توجه اهل منبر و ذاکرین قرار میگیرد و نسخههای آن در طول یکصد و پنجاه سال، بارها چاپ و منتشر و نایاب میشود.
پس از آن عدهای در تلاش برای چاپ مجدد، تصحیح و تغییر لغات مشکل آن بر آمده و اکنون کتاب بصورت الکترونیکی و چاپی در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
از جمله دیگر اقدامات شایسته یادآوری و لایق تحسین این مرد بزرگ احیای مرقد مختار رحمة الله علیه بوده است. آنچنان که تاریخ گواهی میدهد مدتی مرقد مختار، به صورت خرابه و مندرس بود، بلکه اثری از آن نبود. دستهای مرموز و غافل، مرتب در کار بودند تا نسل به نسل، شخصیت مختار را بکوبند. دربارهی کوبیدن او، حدیثها جعل کردند و با دسیسههای مختلف خواستند از مقام و شأن او بکاهند. علی رغم این نقشهها، بالاخره، حق آشکار شد و خداوند بعضی از صالحان از اولیای خود را بر آن داشت که در مورد قبر مختار به جست وجو کنند. از میان این عزیزان، شیخ عبدالحسین تهرانی بوده است.
عباس اقبال، با اشاره به «ارجاع محاکمات از سوی امیر به محضر جناب... شیخ العراقین»، میگوید: روز بروز «عقیده او نسبت به جناب شیخ افزون میگردید». سپس با نقل داستانی درباره نحوه آشنایی امیر با شیخ میافزاید: پس از آن آشنایی، امیر «همواره در ترویج شیخ اقدامات کافی نمود و روز به روز در عقاید او نسبت به شیخ میافزود تا آن که محل وثوق امیر شد و طرف مشاوره در بعضی از امور مشکله گردید». به نوشته فریدون آدمیت: در دوران صدارت امیر «همه دعاوی که جنبه شرعی داشت و به دیوانخانه رجوع شده بود، به محضر شیخ عبدالحسین احاله میگردید. داوری او قطعی بود. کنت دوگوبینو نیز از شیخ عبدالحسین به احترام یاد میکند؛ او را فقیهی بلندپـایـه و پاکدامن، و خونسرد و با فراست میشناسد».
حاشیه زیلوهای شبستان زمستانی حاوی تاریخ ۱۲۷۸ ق و کتیبه شبستان بزرگ جنوبی و محراب آن دارای تاریخ ۱۲۸۵ ق است. ناگفته نماند در جنوب مسجد شاهزاده علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه، پسر فتحعلی شاه (در ۱۲۹۸ ق) منزل داشت. منزل شاهزاده اعتضادالسلطنه دری به شبستان مسجد شیخ عبدالحسین داشت و بعد نیز به شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، برادر ناصرالدین شاه تعلق گرفت. در سالهای اخیر آنجا خراب شد و تیمچههای سه گانه رحیمیه به جای آن ساخته شد که مرکز فروش فرش است.
از واعظان دهههای اخیر این مسجد میتوان از حجت الاسلام شیخ حسینعلی راشد، آیتالله شیخ عباسعلی اسلامی، آیتالله محمدتقی فلسفی، آیتالله شهید مطهری، آیتالله سیدعلی خامنهای و آیتالله شیخ حسین نوری همدانی یاد کرد.