جلوهِ ولایت

پیام زندگی پرماجرای امام رضا (ع) به مامبارزه‌ دائمی خستگی‌ناپذیر است . مقام معظم رهبری

جلوهِ ولایت

پیام زندگی پرماجرای امام رضا (ع) به مامبارزه‌ دائمی خستگی‌ناپذیر است . مقام معظم رهبری

پیام زندگی پرماجرای علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) به ما عبارت است از مبارزه‌ دائمی خستگی‌ناپذیر مقام معظم رهبری

۱ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

,۱۳۹۷ | ساعت : ۱۰:۵۳ | کد خبر : 577976 | پرینت

«نیازما به قرآن » آیات امیدوار کننده قرآن مورد توجه بیشتری قرار گیرد/ روی مَثَل های قرآن تأمل و تدبر کنیم/ اینکه همواره بگوییم قرآن مهجور شده است راه به جایی نمی‌برد؛ احمد غلامعلی در گفت و گو با شفقنا

شفقنا- بدون شک همه ما بارها این جمله را خوانده‌ و یا از سوی اقشار مختلف شنیده‌ایم که «قرآن بهترین کتاب راهنمای بشر است» پس این توقع وجود دارد که جامعه‌‌ی اسلامی بیش از دیگر جوامع قرآنی باشد، اما بنا بر بیان بزرگان دین و بسیاری از کارشناسان، قرآن در میان مسلمانان مهجور است؛ بنابراین این سوال مطرح است که چرا در یک جامعه اسلامی و با وجود متولیان فراوانی که برای این امر وجود دارد، قرآن همچنان مهجور است؟ شفقنا دلایل مهجوریت قرآن در جامعه اسلامی ایران و نقش متولیان دین در بازگشت جامعه به سمت قرآن را با حجت الاسلام والمسلمین احمد غلامعلی عضو هیأت علمی دانشگاه قران و حدیث مورد بررسی قرار داده که در پی می آید:

 * اخیرا انتقادات زیادی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه با وجود تمام تلاش‌هایی که در حوزه آموزش قرآن صورت می‌گیرد همچنان قرآن در جامعه مهجور مانده است و در بسیاری از حوزه‌ها توجهی به آموزه‌های این کتاب الهی نمی‌شود. از نگاه قرآن و روایات مهجوریت قرآن به چه معناست و چه عواملی باعث این مهجوریت می‌شود؟

غلامعلی: این مساله که عنوان کردید آیه قرآن است که می‌فرماید: «قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُور؛ پروردگارا قوم من قرآن را رها کردند» بنابراین وقتی پیامبر(ص) این نکته را می‌فرماید یعنی این اتفاق هم در زمان صدر اسلام، هم اکنون و هم در آینده رخ می‌دهد، اما کم و زیاد است. وقتی می‌گوییم چیزی رها شده است یعنی آن را کنارش گذاشته‌اند و توجهی به آن نمی‌شود. گاهی اوقات چیزی کهنه می‌شود، آن را نمی‌پسندیم و کنارش می گذاریم مثل لباس، روسری و خودکار. گاهی اوقات آن را لازم نداریم؛ مثلا کتابی را در دوران دانشجویی لازم داشتیم، اما امروز نیازی به آن نداریم. یا گاهی اوقات چیزی را لازم هم داریم، اما چون زیبا نیست آن را کنار می‌گذاریم مثل ورزش که لازم است، اما چون برای برخی زیبا نیست آن را انجام نمی‌دهند. گاهی هم چیزی در زمان خودش زیبا و لازم بوده، اما اکنون چون جدیدتر از آن آمده پس خود به خود کنار می‌رود. گاهی اوقات هم اگر چیزی مهجور می‌شود به خاطر این است که ما از آن سر در نمی‌آوریم مثلاً کسی یک کتاب پزشکی را به شما هدیه می‌کند که ارزشمند هم است، اما ما چون از آن سر در نمی‌آوریم آن را کنار می‌گذاریم. پس باید ببینیم اینکه پیامبر فرمود: «قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُور» به چه دلیل است.

یکی از دلایل مهجوریت قرآن این است که از زبان آن سردرنمی‌آوریم

گاهی اوقات ما از قرآن سر در نمی‌آوریم زیرا زبانمان فارسی است درحالی که قرآن به زبان عربی است پس نمی‌توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم؛ زیبایی‌های آن را متوجه نمی‌شویم در نتیجه قرآن نزد گروهی از ما مهجور می‌شود. گاهی هم می‌گوییم آنقدر متون دیگر وجود دارد که نیازی به قرآن نداریم پس چرا سراغ آن برویم. گاهی هم این حس وجود دارد که جدیدتر از قرآن برای ما آمده است مثلاً شعرها و گفتار حکیمان هست و این قرآن برای گذشته است بنابراین با این فکر، قرآن مهجور می‌شود. ما باید ریشه یابی کنیم که چرا اینگونه شده است زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم قرآن نزد برخی از ما مهجور شده است.

* آیا می‌توان یکی از دلایل مهجوریت قرآن را تلنگرهای عدالت محور یا اخلاق محور قرآن دانست که عده ای از آن فرار می کنند؟

غلامعلی: این هم می‌تواند یک دلیل باشد، اما من فکر می‌کنم باید به این سمت برویم که چه کنیم قرآن را از این مهجوریت خارج کنیم زیرا این مسأله برای امروز ما مهمتر است. اینکه همواره بگوییم قرآن مهجور شده است راه به جایی نمی‌بریم چون این درد را همه می‌شناسند. مثل اینکه بگوییم این جنس، گران است در حالی که مردم گرانی را با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند؛ یا مساله ازدواج سخت شده است، اما این را همه می‌دانند، یا بگوییم ارزش های دینی کمرنگ شده است هر چند من آن را قبول ندارم، اما آن را هم همه می‌دانند. مساله مهم این است که چه کنیم قرآن از مهجوریت درآید و در رأس جامعه قرار گیرد.

اینکه همواره بگوییم قرآن مهجور شده است راه به جایی نمی‌برد 

* متولیان این امر چه کسانی هستند چرا که بر اساس گفته برخی از علما قرآن حتی در حوزه‌های علمیه هم مهجور است. پس چگونه می‌توان قرآن را از مهجوریت درآورد؟

غلامعلی: چرا در حوزه علمیه قرآن مهجور است؟ چون خدایی نکرده یک فقیه یا بزرگ ما می‌گوید من بر اساس این احادیث می‌توانم حکم مردم را بدست بیاورم به طوری که انگار قرآن لازم نیست. یک جمله‌ای را آیت الله بهجت به نقل از امام خمینی(ره) مطرح کردند که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم آن را گفتند که کوتاه و پرمعنا و نهیب درستی است که عامه یعنی اهل سنت عترت را کنار گذاشتند و خاصه یعنی شیعیان قرآن را. اما در حقیقت مسلمانان هر دو را کنار گذاشتند چون قرآن و عترت لازمه یکدیگر هستند.

مسلمانان هم قرآن و هم عترت را کنار گذاشتند

آدمی که قرآنی باشد نمی‌تواند از عترت دست بکشد و آدمی که با عترت است نمی‌تواند از قرآن دست بکشد. پس معلوم است که ما اشتباه فهمیدیم. بنابراین گاهی منشاء اینکه بعضی از حوزویان و بزرگان ما از قرآن فاصله گرفتند نه به خاطر اینکه قرآن زیبا نبوده بلکه فکر می‌کردند که آن را لازم ندارند و این بسیار بد است. ما باید کاری کنیم که همه اقشار به قرآن احساس نیاز کنند.

احساس عدم نیاز منشاء فاصله گرفتن برخی از حوزویان و بزرگان از قرآن است

 

 باید کاری کنیم که همه اقشار به قرآن احساس نیاز کنند

شما اگر به آب احساس نیاز کنید هر طوری شده به آب دسترسی پیدا می‌کنید. پس مردم ما بفهمند و بدانیم که به قرآن نیاز داریم. دوم اینکه زیبایی‌های قرآن را در جامعه منتشر کنیم. سومین کار این است که همگان از قرآن سر در بیاورند یعنی اگر ما این کار را انجام دهیم قدم هایی را برای اینکه با قرآن بیشتر آشنا شویم برداشته‌ایم. پس اولین مرحله برای اینکه قرآن از مهجوریت خارج شود این است که بلد باشیم قرآن را درست بشناسانیم. یک وقت است می‌گویم قرآن بخوان، اما یک وقت می گویم علی (ع) در اولین جمعه ماه مبارک رمضان به مردم گفت «مردم در این ماه قرآن بخوانید که شفاعت کننده‌ای است که شفاعتش پذیرفته می‌شود» این جمله امام علی(ع) معرفی زیبای قرآن است. شفاعت یعنی اینکه من می‌خواهم از بانک وام بگیرم از من ضامن می‌خواهند ضامن پول نمی‌خواهد، اما بانک ضامن را می‌شناسد و به واسطه اعتبار او به من وام می دهد. امام علی(ع) هم می‌فرماید قرآن شفاعت کننده‌ای است که شفاعتش پذیرفته می‌شود. اگر بخواهیم به عزت واقعی برسیم باید با قرآن آشنا شویم و این قرآن شفاعت می‌کند و خدا هم حرف ما را می‌پذیرد.

اگر بخواهیم به عزت واقعی برسیم باید با قرآن آشنا شویم

ما اگر بخواهیم قرآن مهجور نشود باید به قرآن احترام بگذاریم. مثلا در خرید و فروش نگویید کتاب الله یا قرآن را خریدم یا قیمت این قرآن چند است. باید گفت این جلد قیمتش چند است چراکه ارزش خود قرآن خیلی بیشتر از این است. پس برای خارج کردن قرآن از مهجوریت اولاً باید در عرصه شناخت قرآن کوشا باشیم ثانیاً در مرحله نگهداری قرآن دقت داشته باشیم که آن را زیر دست و پا نیندازیم. همچنین در عرصه آموزش قرآن اینکه قرآن را چگونه آموزش دهیم مهم است. “إنّ هذا القرآن مأدبه الله فتعلّموا مأدبته ما استطعتم” این قرآن غذای آماده الهی است پس تا می‌توانید از آن بهره بگیرید. وقتی جایی مهمان هستی خودت غذا را سر سفره نمی‌بری. سفره را برای شما چیدن رنگارنگ است و از هرکدامش می‌خواهی بهره بگیری و می خواهی کاری کنی که به شما خوش بگذرد. پس وقتی هم که برای آموزش قرآن آماده می‌شوید فقط آیات عذاب را نگویید.

زمان آموزش قرآن تنها به بیان آیات عذاب اکتفا نکنید

نباید فقط آیاتی را آموزش داد که تلنگر است بلکه آیات امید هم باید گفته شود. «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ؛ اگر خوبی می‌کنید برای خودتان خوبی می‌کنید» یعنی این را هم آموزش دهید که «انَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً؛ خداوند عفو کننده و مهربان است» هم از عفو بگوییم و هم از صریح الحسابش بگوییم تا همه متوجه شوند که قرآن شیرینی‌ها و ترشی‌ها را با هم دارد و اگر می‌خواهید برایتان بسازد باید این دو را با هم مخلوط کنید تا دلنواز شود. آموزش قرآن فراگیر است و ما در روایت داریم که هیچ مومنی مرد یا زن آزاد یا برده نیست مگر اینکه خداوند این حق را بر گردن او دارد تا قرآن را یاد بگیرد و دین او را بشناسد. خداوند بر گردن کوچک و بزرگ، زن و مرد، بی سواد و باسواد حق دارد پس فراگیری قرآن باید عمومی شود و برای اینکه عمومی شود راه‌های زیادی اعم از شبکه‌های اجتماعی، تابلوهای خیابان، کلاس‌های درس وجود دارد تا جامعه ما در این ماه رمضان قرانی شود. شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ القرآن.

فراگیری قرآن باید عمومی شود

 

شبکه‌های اجتماعی یکی از راه‌های آموزش قرآن است

* گاهی مردم رفتارهایی از اقشار مختلف جامعه می‌بینند که باعث می‌شود قرآن را با وجود تاثیراتی که دارد فراموش کنند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟

غلامعلی: این شاید مشکل فرهنگی ملت ما یا هر ملت دیگری باشد. شما وقتی با عجله راه می‌روید آستین دستتان به دستگیره دَر گیر می‌کند اگر آدم با شعوری باشید خیلی عادی بر می‌گردید آستین خود را آزاد می‌کنید و دستگیره را مقصر نمی‌دانید، اما اگر شعور کسی کم باشد لگدی هم به در می زنید. برخی از افراد در لباسی هستند و احترام قرآن را نگه نمی‌دارند و بسیاری دیگر هم در همین لباس هستند و احترام قرآن را نگه می‌دارند. چرا به آن دسته اول نگاه می‌کنید؟ به دسته دوم نگاه کنید. مثلا من از این قاری قرآن به دلیل کاری کرده و با او برخورد نکردند ناراحت هستم اما نمی‌توانم از کل صنف قاریان قرآن ناراحت باشم. از این روحانی بدون عمل ناراضی هستم، اما چه بسیار روحانیونی هستند که به حرفی که می‌زنند عمل می‌کنند و چه بسا مردم هم آنها را می‌بینند. تعدادی روحانی را می‌بینیم که ماشین‌های گرانقیمت سوار می‌شوند اما چند برابر آنها هم هستند که با مترو و اتوبوس رفت و آمد می‌کنند. شاید در میان خبرنگارها هم باشند معدود افرادی که کارهای ناشایستی انجام دهند اما آیا باید کل صنف خبرنگاران بدنام شوند؟! ما باید بگوییم اگر من از این فرد خوشم نمی‌آید چه ربطی به کتاب خدا دارد. پس باید نظارت ما بیشتر باشد. البته مردم خودشان روحانیونی را می‌شناسند و می‌بینند که زندگی ساده‌ای دارند و بعد از فوت هم از او تجلیل می‌کنند.

اشتباه یک نفر را در هر لباسی نباید به کل آن صنف نسبت داد

* نشانه ها و آثار مهجوریت قرآن در سطوح مختلف جامعه چیست؟

غلامعلی: قرآن همان اندازه که به توحید توجه دارد همان اندازه هم به اخلاق و معاد توجه دارد. یعنی آیات معاد در قرآن بسیار زیاد است. ریشه تمام گرفتاری‌ها، بی عدالتی‌ها، بی مسوولیتی‌ها، قدرت طلبی و بی وجدانی‌های ما عدم اعتقاد به آخرت است.

ریشه تمام بی عدالتی‌ها، بی مسوولیتی‌ها و قدرت طلبی ها عدم اعتقاد به آخرت است

قرآن بسیار زیبا فرموده ” لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ مَثَلُ السَّوْءِ ” یعنی صفت بد از آن کسانی است که به آخرت اعتقاد ندارد. اگر انسان واقعا به قرآن اعتقاد داشته باشد به آخرت اعتقاد پیدا می کند و نمی‌تواند بی انصافی کند. من اگر به آخرت اعتقاد داشته باشم و بدانم که به دلیل این توهینی که به دیگری می‌کنم در آخرت من را بازخواست می‌کنند این توهین را انجام نمی‌دهم اگر به آخرت اعتقاد داشه باشم اگر کسی به من بی ادبی کند تحمل می‌کنم زیرا «نومید نیستم ز ترازوی عدل حق زان سر دهند هر چه ازین سر نداده اند» من اگر به آخرت اعتقاد داشته باشم با همسر و خانواده همسرم آنچنان نیکو رفتار می کنم که اگر همه اینها با من بد رفتار کنند می دانم که خدا می بیند و آخرتی هم هست و رفتار نیک من آن طرف پاسخ شایسته‌ای به من خواهد داد. اگر از مباحث قرآن همین توجه به آخرت را داشته باشیم بسیاری از کارهای ما حل خواهد شد.

اگر از مباحث قرآن همین توجه به آخرت را داشته باشیم بسیاری از کارهای ما حل خواهد شد

مثلاً اگر مسوولیت امام جمعه‌ای یا ریاست را به کسی دادند و اگر به آخرت اعتقاد داشت و می‌دانست که از عهده آن بر نمی آید پس باید کنار برود. اکنون مردم در فشار هستند و او حق ندارد حقوق کلان بگیرد و اختلاس کند. کسی که اختلاس می‌کند واقعا به آخرت اعتقاد ندارد. اگر یک لحظه بدانم چه بلایی قرار است در آخرت سر بیاید از کاری که می‌کنم تمام بدنم می لرزد. کسی که به آخرت اعتقاد دارد هیچ وقت حقوق نجومی نمی گیرد. چون آیه قرآن می فرماید «وَفی أَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ» و در آیه دیگر «و فی أموالهم حق معلوم للسائل والمحروم» یعنی من هر چه آدم مستضعفی که در کشور می‌بینیم در اموال من حق دارند پس نمی‌توانم زیاده روی کنم. اگر به آخرت اعتقاد داشته باشیم همه این مسایل درست می شود و اگر نداشته باشیم همه آنها خراب می شود.

 * برای بازگشت عموم مردم جامعه به خصوص نسل جوان به سمت قرآن چه توصیه‌ای به متولیان این امر دارید؟

غلامعلی: هر کدام ما هر قدمی که برداشتیم آن را کم ندانیم. این قرآن را امروز از زمین برداشتم این هم یک قدم است اما نباید به این کار راضی شوم. بالاخره همه باید از یک نقطه‌ای شروع کنیم. پس اولین راه این است که همین لحظه یک قدم برای آشنایی بیشتر با قرآن برداریم. مرحله دوم این است که یاد بگیریم چگونه در قرآن تدبر کنیم. مرحله سوم اینکه یاد بگیریم چگونه قرآن را تبلیغ کنیم.

آشنایی، تدبر و تبلیغ قرآن لازمه بازگشت جامعه به قرآن است

یعنی مثل‌های قرآن را در بیاوریم و روی آن تامل کنیم. مثلا خدا مثل حق و باطل را بسیار زیبا در آیه ۱۷سوره رعد آورده است که باطل مانند کفی است که روی گدازه ها می‌آید. یعنی هیچ اثری ندارد اگر ما حق هستیم و طرف مقابل باطل است بگذارید کف باشد. یا مثل یاران پیامبر(ص) را در سوره فتح آیه ۲۹ تأمل کنیم «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» «تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» مَثل این مومنان در انجیل مانند کِشته‌ای است( چیزی که کاشته اند) که جوانه خودش را برآورده است او را کم کم آب می‌دهند تا ستبر شود و بر ساقه‌های خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از انبوه آنها خدا کافران را به خشم دراندازد. یعنی همین معنویاتی که در ماه مبارک رمضان داریم و ارزش‌های اسلامی اگر در معرض نور قرار بگیرد و آب و هوایش خوب باشد رشد پیدا می‌کند، ساقه‌هایش غلیظ تر می‌شود و ما به عنوان اصحاب پیامبر آنچنان می توانیم درکنار هم استوار بمانیم که بقیه از این استواری ما به تعجب درآیند. جوان ما اگر قرآنی است سراغ علم برود و طوری شود که گویا در این علم جوانه زده است و بعد محکم و سرآمد شود و ایرانی را ببینیم که در کشاورزی، پزشکی و صنعت سرآمد باشد. این مجموعه یعنی اینکه قرآن از مهجوریت درآمده است.

انتهای پیام


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۷ ، ۱۷:۲۹
اعظم جلیلی