تفسرآیات لقمان
(پنج امور غیبی که دانش آنها تنها نزد الله است و کسی از آن خبر ندارد.
یکی از آیاتی که موارد بر شمرده در آن، جزء امور غیبی است؛ آیهی 34 سورهی لقمان میباشد:
إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ
مَا فِی الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَمَا
تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
(لقمان/34) همانا دانش روز قیامت نزد الله است و باران را فرو مىفرستد و
میداند آن چیزی که در رحمهاست و کسى نمىداند فردا چه(چیزی) به دست
مىآورد و کسى نمىداند در کدام سرزمین میمیرد همانا الله (کسی است) که
داناى آگاه است.
در این آیه قرآن پنج مورد را بیان نموده است، مواردی خاص؛ اما چرا این
موارد را در طول هم قرار داده است، آیا خبری مهم را به اطلاع بشر میرساند؟
این آیه خبری خاص را میدهد، خبری که حاکی از علمی است خاص، علمی که
تنها نزد الله است، زیرا اثبات یکی از موارد فوق بر دیگر موارد هم تطبیق
دارد. قرآن در ابتدای سخن تأکید دارد که علم روز قیامت نزد الله است و در
ادامه سایر علومی که اینگونه هستند را بیان مینماید این علوم (غیر از مورد
نخست)عبارتند از:
1- دانش فروفرستادن باران.
2- دانش آن چیزی که در رحمهاست(جنسیت پیش از تولد)(1)
3- دانش اینکه انسان فردا چه چیزی را بدست میآورد.
4- دانش اینکه انسان در کجا مرگش فرا میرسد.
در باب دانش الله، قرآن به دو گونه از این دانشها اشاره دارد:
1- دانشی که الله آن را از فضل خویش در اختیار بشر قرار داده است. بهترین و مطمئنترین راه کسب این نوع دانش، تقوای الله میباشد:
... وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ
عَلِیمٌ (بقره/282) ... تقوای الله در پیش گیرید و الله شما را آموزش
میدهد و الله به همه چیز داناست.(2)
2- دانشی که الله انسانها را از آن آگاه نکرده است؛ قرآن از این نوع علم با عنوان "علم غیب" یاد مینماید:
علم غیب تنها نزد الله است و کسی از آنها آگاهی ندارد؛ مگر اینکه الله اراده نماید اموری از غیب را بر برخی از رسولانش آشکار نماید:
عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًاجن/26) ) عالم الغیب او است، و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد،
إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ
وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا جن/27) ) رسولانی که آنها را برگزیده است و
مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار میدهد.
الله برخی از اسرار غیبی بر پیامبرانش آشکار مینماید تا بداند آنچه که بر آنها ابلاغ شده بود را بیان نموده اند، یا نه؟!:
لِیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا
لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا جن/27) ) تا بداند پیامبرانش
رسالتهای پروردگارشان را ابلاغ کردهاند، و او به آنچه نزد آنها است احاطه
دارد، و هر چیزی را احصا کرده است (آمار هر چیز را دارد).
اما بررسی روائی این آیه
در تفسیر المیزان، حدیثی به نقل از علی ابن ابیطالب بیان شده است که: هیچ
چیزی از نظر پیامبران مخفی نیست، مگر همان پنج سر غیبی که آخر سورهی
لقمان است(3)؛ همچنین از قول امام صادق هم حدیثی با همین مضمون نقل شده
است(4).
در منابع اهل سنت در تفسیر این آیه به حدیثی اشاراه دارند که بیان
مینماید این 5 مورد جزء امور غیبی است و غیر از الله کسی نمیداند(5).
بنابراین از دیده اسلام 5 موارد پایانی سورهی لقمان یعنی: زمان برپائی
روز قیامت، علم بارش باران، جنسیت فرزند پیش از تولد، آن چیزی که انسان در
فردا بدست میآورد و زمان مرگش؛ جزء امور غیبی هیتند که هیچکس غیر از الله
بر آنها علمی ندارد؛ البته در آن زمان اسلام به این موضوع افتخار میکرد و
در تمامی تفسیرهای قدیمی قرآن به چنین چیزی اشاره شده است.
آن چیزی که در اینجا قابل توجه است، این موضوع میباشد که از دید قرآن، حتی
دانش این امور هم نزد الله است، دانشی که کاملا غیبی است! دو مورد به
دانش بشری امروزی مرتبط است:
1- بارش باران.
2- دانستن جنسیت جنین پیش از تولد.
(1) نقل از تفسیر مجمع البیان: وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ و اوست که آنچه را در رحمها قرار داد مىشناسد و مىداند کدامین آنان پسر خواهند بود و کدامینشان دختر.
نقل از تفسیر (تاریخی) ابن کثیر:
هذه مفاتیح الغیب التی استأثر الله تعالى بعلمها ... وکذلک لا یعلم ما فی
الأرحام مما یرید أن یخلقه (الله) تعالى سواه ، ولکن إذا أمر بکونه ذکرا أو
أنثى
نقل از تفسیر (تاریخی) طبری:
( ویعلم ما فی الأرحام ) فلا یعلم أحد ما فی الأرحام ، أذکر أو أنثى ، أحمر أو أسود ، أو ما هو ؟
تقریبا تمامی تفسیرهای قدیمی(پیش از اینکه دانش بشری جنسیت جنین را پیش بینی کند) معتقدند که منظور، جنسیت جنین است.
(2)یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَکْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره/282) اى کسانى که ایمان آوردهاید، هر گاه به وامى تا سررسیدى معین، با یکدیگر معامله کردید، آن را بنویسید. و باید نویسندهاى (صورت معامله را) بر اساس عدالت، میان شما بنویسد. و هیچ نویسندهاى نباید از نوشتن خوددارى کند؛ همان گونه (و به شکرانه آن) که خدا او را آموزش داده است. و کسى که بدهکار است باید املا کند، و او (=نویسنده) بنویسد. و از خدا که پروردگار اوست پروا نماید، و از آن، چیزى نکاهد. پس اگر کسى که حق بر ذمه اوست، سفیه یا ناتوان است، یا خود نمىتواند املا کند، پس ولىّ او باید با (رعایت) عدالت، املا نماید. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبید، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن، از میان گواهانى که (به عدالت آنان) رضایت دارید (گواه بگیرید)، تا (اگر) یکى از آن دو (زن) فراموش کرد، (زنِ) دیگر، وى را یادآورى کند. و چون گواهان احضار شوند، نباید خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى) چه خرد باشد یا بزرگ، ملول نشوید، تا سررسیدش (فرا رسد). این (نوشتنِ) شما، نزد خدا عادلانهتر، و براى شهادت استوارتر، و براى اینکه دچار شک نشوید (به احتیاط) نزدیکتر است، مگر آنکه داد و ستدى نقدى باشد که آن را میان خود (دست به دست) برگزار مىکنید؛ در این صورت، بر شما گناهى نیست که آن را ننویسید. و (در هر حال) هر گاه داد و ستد کردید گواه بگیرید. و هیچ نویسنده و گواهى نباید زیان ببیند، و اگر چنین کنید، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا کنید، و خدا (بدین گونه) به شما آموزش مىدهد، و خدا به هر چیزى داناست. (ترجمه از محمد مهدی فولادوند)
(3) الدارالمنثور،ج5، ص169.
(4) خصال، ج1 ص290، ح49.
(5) فی خَمْسٍ لَا یَعْلَمُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ تَلَا صَلَّى
اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ
وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِی
نَفْسٌ مَاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ
إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
صحیح یخاری/کتاب الایمان/ الإسلام أن تشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا
رسول الله صلى الله علیه وسلم وتقیم الصلاة وتؤتی الزکاة وتصوم رمضان وتحج
البیت.
صحیح مسلم / کِتَاب الْإِیمَانِ / أن تؤمن بالله وملائکته وکتابه ولقائه ورسله وتؤمن بالبعث الآخر
سنن ابن ماجه/ کِتَاب الْمُقَدِّمَةِ /أن تؤمن بالله وملائکته وکتبه ورسله ولقائه وتؤمن بالبعث
@@پرسشگر گرامی باسلام و تشکر از ارتباط با این مرکز.
ظاهرا اشکال شما این است که خداوند فرموده من می دانم باران کجا و چقدر فرو می ریزد و من می دانم درون رحم ها چیست و...
در حالی که بشر امروز می تواند در منطقه ای باران مصنوعی ایجاد کند یا می
تواند جنسیت فرزند درون رحم را تشخیص دهد پس با این وجود انحصار این علوم
برای خدا شکسته شده و دیگران هم بدان عالم شده اند در حالی که خدا اینها را
منحصر در خود معرفی کرده است.
پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباطتان با این مرکز
خداوند می فرماید:
«ان الله عنده علم الساعه و ینزل الغیث و یعلم ما فی الارحام و ما تدری نفس ماذا تکسب غدا و ما تدری نفس بایّ ارض تموت ؛(1)
علم قیامت نزد خداست و فرستادن باران . می داند در رحم ها چیست . کسی نمی داند فردا چه به دست می آورد و در کدام سرزمین می میرد».
بنا بر بعضی روایات علم به این پنج چیز مخصوص خداست. واقعا کسی نمی داند کی
قیامت خواهد شد و کی و کجا و چقدر باران خواهد آمد . نطفه ای که در رحم
بسته شده چیست؟ پسر است یا دختر؟ زشت است یا زیبا ؟ شقی است یا سعید؟ سخی
است یا بخیل و... کسی نمی داند فردا چه به دست خواهد آورد و بالاخره در
کدام نقطه خواهد مرد(2).
مفسران گفته اند معنای آیه آن است که خداوند به تمام جزئیات و مشخصات و
خصوصیات روحی و جسمی و سرنوشت آینده جنین، زمان و مکان و نقطه رسیدن مرگ
و... آگاهی دارد، در حالی که بشر امروز فقط به بعضی از خصوصیات جسمی جنین
یا موارد دیگراطلاع می یابد و این منافات با علم خداوند ندارد . علم کامل
همچنان در انحصار خداوند است.علم به اینها فقط از آن خداست یا کسی که خدا
او را آگاه کرده باشد. (3)
علاوه این که هیچ کس به صورت استقلالی و بدون بهره گیری از اسباب، جز خدا
این موارد را نمی داند ، در عین حال انسان به مشیت الهی توانسته قوانین
حاکم بر خلقت را تا حدودی شناسایی کند . با اختراع وسایل و به خدمت گرفتن
نیروهای موجود در خلقت ،گوشه هایی را ببیند . بر زوایایی نور بیندازد، ولی
اینها همه با استخدام وسایل و امکانات و کمک گرفتن از استعدادهای خدادادی و
به واسطه خدا است .هیچ بشری به خودی خود و مستقل و بدون توسل به اسباب و
کمک گرفتن از قوانین خلقت نمی تواند به هیچ گوشه ای از علم موارد فوق راه
یابد.
باراندن باران هم در نقطه های مختلف زمین، از اختصاصات خداوند است . کسی
نمی داند ابرها کجا خواهند بارید . چه ساعتی خواهند بارید و چقدر خواهند
بارید.اگر بشر امروز توانسته با تکنولوژی باران مصنوعی بباراند، با کمک از
اسبابی است که خدا در اختیارش قرار داده و با بهره گیری از قوانین حاکم بر
طبیعت است . با این وجود باز این گونه نیست که ابر ها دقیقا در نقاطی که آن
ها بخواهند ببارند ،بلکه چه بسا باد آنها را به مسافت های زیاد این طرف و
آن طرف می برد . مقدار بارش نیز نامشخص است . نهایت این که این ها تقلید از
علم خداست، نه علم استقلالی خود انسان.(4)
پی نوشت ها:
1. لقمان(31)،آیه 34.
2. فیض کاشانی ملا محسن، الاصفی، - ، قم ف دفتر تبلیغات اسلامی ، 1418 ق، ج2،ص974.
3. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، - ،تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، 1374
ش، ج 17، ص 105؛ طباطبایی ممد حسین، ترجمه تفسیر المیزان،موسوی همدانی
محمد باقر، - ، قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1374 ش، ج 16، ص 356.
4. صادقی تهرانی محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، - ، قم ، انتشارات فرهنگ اسلامی ، 1365 ش ،ج23، ص 260.